به وبلاگ خبرها ومطالبي از منطقه خواجه خوش آمديد

عضويت در وبلاگ
منوي اصلي
صفحه نخست
پست الکترونيک
آرشيو مطالب
فهرست مطالب وبلاگ
پروفایل
موضوعات
اضافات

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 29
بازدید ماه : 197
بازدید کل : 51653
تعداد مطالب : 91
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

آخرین مطالب
طراح قالب

Template By: NazTarin.Com

تبلیغات

من اوردا بير گؤزل توي ائيلميشديم

من اوردا بير گؤزل توي ائيلميشديم

سخاوت عزتي ( عندليب)

هله ياديمدادير او شيرين آنلار

من اوردا بير گؤزل توي ائيلميشديم

آي مني دويانلار، مني آنانلار

من اوردا بير گؤزل توي ائيلميشديم

بير حَيَط واريدي باغچالي،‌باغلي

باغيندا گيلاسلار، قارالي آغلي

بير اوتاق واريدي طاغچالي،‌طاغلي

من اوردا بير گؤزل توي ائيلميشديم

پوزولوب رونقي، دييشيب حالي

قاريشيب توپراغا جاهي، جلالي

او دؤشده بير كندوار ياسلي، يارالي

من اوردا بير گؤزل توي ائيلميشديم

دونيانين خئيريني شرريني آتيب

ايللر يورغونوايدي ييخيليب ياتيب

اوردا بير تايار كند يئريندن باتيب

من اوردا بير گؤزل توي ائيلميشديم

اوردا آنالار وار ساچيني يولار

باجي وار نيسگيلي ابدي قالار

هاردادي خوراموو هاني مولالار

من اوردا بير گؤزل توي ائيلميشديم

« عندليب» سؤزومون ازلي مزرعه

هر سؤزو صؤحبتي مزه لي مزرعه

هاني گؤزللرين گؤزلي مزرعه

من اوردا بير گؤزل توي ائيلميشديم


[+] نوشته شده توسط بير خوجالي در دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:, در ساعت 11:32 | |
غبار فراموشی روی مردم و ویرانه‌های زلزله‌یِ 21 مرداد 1391

غبار فراموشی روی مردم و ویرانه‌های زلزله‌یِ 21 مرداد 1391

زلزله‌یِ شنبه بیست‌ویکم مرداد 1391 بسیار ویرانگر بود.  هفده‌هزار و هشتصد خانه‌ در روستا‌های ورزقان، اهر و هریس به مشتی خاک تبدیل شد. در این زلزله صدها انسانِ رنج و کار کشته شدند. هزاران دام در زیر آوار خانه‌ها و «کلوخ دیوارها» و دیوارهای کوچه‌باغ‌ها تلف شد. بالاتر از تمام این ویرانی‌ها، امید پنجاه هزار انسان ساده و پاک و صمیمی با خاکِ خانه‌ها بال در آورد و به سوی  شبِ تیره و بدفرجام آرزوها پر کشید و ناپدید شد.

روز یکشنبه، یک روز پس از زلزله، «محمد نجار» وزیر کشور دولت احمدی نژاد در گفتگوی تلویزیونی از پایان عملیات خاک‌برداری و آغاز عملیات بازسازی خبر داد. امید در رویایِ بینندگان تلویزیون لبخند زد. روز دوشنبه «رحیمی» معاون اول احمدی‌نژاد خبر داد که خانه‌های مردم زلزله‌زده در فاصله‌یِ دو ماه ساخته خواهد شد. در روزهای دیگر مقامات محلی آذربایجان سخن از دادن پول یک میلیون تومانیِ کمک‌خرجی، دو میلیون تومانی خرید مصالح و وام دوازده میلیون تومانی سخن گفتند. شبکه‌های گوناگون تلویزیونی از آغاز بازسازی روستا‌های زلزله‌زده گزارش دادند. بیشتر شدن سخنپردازی امید به بازسازی را کمتر کرد. دو پدیده‌یِ سیاسی هم سبب کم رنگ شدن خبرهای زلزله شد. بیست و هفتم مرداد روز قدس بود و قرار بود که نشست سران کشورهای غیرمتعهد در هشتم شهریور در تهران برگزار شود. سرگذشت غمبار مردمِ زلزله‌زده در سایه‌یِ این دو رویداد سیاسی رنگ باخت.

در روزهای نخست رویدادِ زلزله، مردم آذربایجان و سایر مناطق ایران به شدت هیجان زده شده بودند. این هیجان سبب شد مردم با شتاب به کمک زلزله زدگان بشتابند. کارکنان هلال احمر جمهوری اسلامی ایران در روز یکشنبه 22 مرداد 1391 به بسیاری از زلزله‌زدگان چادر دادند. مردم اغلب چادرها را پراکنده در جاهای گوناگون روستا نصب کردند. گروهی هم از شهر تبریز و شهرهای دیگر راهی روستاها شدند و در ورودی روستاهای ویران چادر زدند تا از کمک‌های مردمی و پول احتمالی دولتی سود ببرند. کمک‌های مردم از هر سو رهسپار مردم زلزله‌زده بود. از بیست و یکم تا سی‌ام مرداد 1391 هر روز پس از ساعت چهار ترافیک سنگینی از اتوموبیل‌های کمک‌رسان در جاده‌های ورزقان، اهر و هریس تشکیل می‌شد. کنار چادرهای مردم بسته‌بسته بطری‌های آب معدنی دیده می‌شد. با گذشت زمان، سیل کمک‌ها فرو نشست. جاده‌ها خلوت شد و دیگر کسی سراغی از مردم زلزله‌زده نگرفت.

در هفته‌یِ اول زلزله، تلویزیون ورزشکارانی را نشان می‌داد که توبره به دست و گونی بدست از مردم پول جمع می‌کردند. این نمایش تلخ و فریبنده پنج روز بدرازا کشید. ورزشکارانی در این نمایش زشت شرکت کرده بودند تا کار غلامرضا تختی در زلزله‌یِ بویین‌زهرا در سال 1341 را تکرار کنند. تلویزیون هرگز نگفت که ورزشکاران پول‌های جمع‌شده را به چه نهادی دادند و یا به چه حسابی واریز کردند تا بدست مردم بیچاره برسد. ورزشکارانی سودجو،کم‌سواد و بدون آگاهی از بازی‌های روزگارِ مدرن بازیگر نمایشی بدفرجام شده بودند. مردم زلزله‌زده در میان این بازی‌های تلخ فراموش می‌شدند.


ادامه مطلب
[+] نوشته شده توسط بير خوجالي در دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:, در ساعت 11:31 | |
توجه به زلزله قره داغ بايد در سطح زلزله بم باشد

امروز پيش از ظهر در برنامه اختتاميه جشنواره «‌ رسانه و حضور » در تبريز بودم. محمد حسين فرهنگي نماينده تبريز، اسكو و آذرشهر سخنران برنامه بود و بخشي از صحبت هاي خود را به زلزله ي اخير اختصاص داد. از روح كلي حاكم بر سخنان او مي شد نارضايتي از عملكرد مديران در اين موضوع را احساس كرد. فرهنگي گفت «‌ كار جدي در ساخت و ساز مشاهده نمي شود». او گفت «‌ بهتر است رئيس جمهور يكي از وزرا را مسئول مستقيم پيگيري مسائل در مناطق زلزله زده تعيين كند». نماينده تبريز از خبرنگاران خواست پيگير ساخت و ساز در مناطق زلزله زده باشند و چنين نباشد كه چند روستاي كنار جاده كارها خوب پيش برود و مسئولان هم از آنجا بازديد كنند و روستاهاي ديگر مورد غفلت قرار گيرد. فرهنگي همچنين به همايش «‌ بازسازي ارسباران» كه 25 شهريور در تهران برگزار مي شود و هدف آن جذب كمك هاي خيرين است، اشاره كرد و از خبرنگاران خواست اين همايش را خوب پوشش بدهند.

وي با اشاره به اين كه از نظر زماني براي ساخت و ساز در تنگنا هستيم و فصل سرما نيز از راه مي رسد، تصريح كرد:‌ در بازسازي روستاها تحرك بيش تري نياز است.

نماينده تبريز با اشاره به حجم خرابي ها در زلزله اخير استان اظهار داشت: براي بازسازي مناطق زلزله زده استان در سطح زلزله بم بايد توجه شود.

[+] نوشته شده توسط بير خوجالي در دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:, در ساعت 11:30 | |
آيا زمين قره داغ دارد آرام مي گيرد؟

در سومين هفته از روزهاي زلزله ي قره داغ لرزش ها و بزرگي آن ها رو به كاهش است و آرامش نسبي نيز انگار به ميان مردم بازگشته است. ضمن اين كه بايد توجه داشت در روزهاي قبل، پس از كاهش تعداد و بزرگي زمين لرزه ها،‌دوباره شاهد افزايش آن ها بوده ايم. در كنار همه ي عوامل و حدس و گمان ها، احساس مردم ساكن در منطقه خود عامل عمده اي به حساب مي آيد. از ديروز به ويژه در شهر اهر بازگشت مردم به خانه هايشان و كاهش تعداد چادرها در فضاهاي عمومي كاهش محسوس نشان مي دهد. اگرچه زمين هنوز آن طور كه بايد آرام نگرفته اما به نظر مي رسد كه مردم دارند آرام مي گيرند.

تعداد لرزه ها به 1800 مورد رسيده و كانون اين همه لرزه عمدتاً در محدوده اي ميان شهرستان هاي اهر و ورزقان و شهر خواجه متمركز بوده است اما نزديك ترين نقطه ي شهري در اكثريت آن ها، ورزقان بوده است.

روز 12 شهريور تعداد 7 لرزه به وقوع پيوست كه در بين 4.3 و 3.4 نيز بود. 13 شهريورماه تعداد و بزرگي لرزه ها كاهش خوبي نشان مي دهد. در اين روز سه لرزه با حداكثر بزرگي 2.7 رخ داد. روز 14 شهريور تعداد لرزه ها بالا رفت و به 5 مورد رسيد كه حداكثر بزرگي 2.9 بود. روز 15 شهريورماه تعداد لرزه ها 4 مورد بود و بزرگي بزرگ ترين آن ها 3.9 بود. روز 16 شهريور تعداد لرزه ها كاهش اما بزرگي شان افزايش نشان داد. تعدادشان به سه مورد رسيد كه بزرگ ترين آن ها 3.5 بود.

 

 

[+] نوشته شده توسط بير خوجالي در دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:, در ساعت 11:29 | |
برای خاک‌نشینان روستای باجاباج

برای خاک‌نشینان روستای باجاباج

بیست و سه کیلومتر مانده به ورزقان، جاده‌ای به سمت راست جدا می‌شود و به سوی روستای باجاباج کشیده می‌شود. در آغاز جاده‌یِ باجاباج استخر پرورش ماهی قزل‌آلا در دره‌ای پوشیده از سبزه و درختان سپیدار است. سربالایی جاده به آهستگی دور می‌شود تا آنجا که دیگر جاده‌یِ ورزقان دیده نمی‌شود. در سمت راست و پایینِ جاده، دره‌ای از سمت خاور به سوی باختر رفته و در جایی پهنای دره گشاده‌ می‌شود. گشادگی دره به شکل «تخم‌مرغی افتاده» دیده می‌شود. جایی‌که دره به جنوب شکم داده یونجه‌زارهای مردم روستاست. در دو کناره‌یِ هر یونجه‌زار، به رسم کهن آذربایجانیان، درختان سپیدار قد بر افراشته‌اند. شیبِ شمال دره تند است. روستای باجاباج در آفتابگیر سمت شمال دره ساخته شده است.

روزگاری بسیار دور مردمِ گله‌داری شیفته‌یِ کوه‌ها، چراگاه‌ها، چشمه‌سارها و دره-رودهای این مکان شگفت شده و آنجا را برای ماندگاری برگزیدند. آن مردم در سوی آفتابگیرِ دره «غارخانه‌های» خود را حفر کردند. هر غارخانه تونلی در دو سطح است. سطح نخستین و ورودی غارخانه محلی برای نگه‌داری گله در زمستان بوده و در بخش آخر و بسته‌یِ غارخانه سکویی بلندتر از سطح نخستین، مکانی برای زیستن آدمیان بوده است. گرمای تن و نفس حیوانات سبب گرمای غارخانه می‌شده و انسان دنیای کهن زمستان‌هایِ وحشت‌بار را در پناه گرمای حیوانات به سر می‌آورده است. چنین غارخانه‌هایی شکل نخستین زیستگاه بشر است و در سراسر پهنه‌یِ زمین گسترده شده‌اند. غارخانه‌ها در پیرامون کوه سهند گسترده‌ شده و در همانجا به تکامل رسیده‌اند. شکل کامل غارخانه‌ها در روستاهای «تولاسَر» و «حِله وَر» وجود دارد و کامل‌ترین آنها در روستای «کندوان» ساخته شده است.  غارخانه‌ها نخستین تلاشِ انسان در بازسازی طبیعت برای مکانِ زیستن خویش است.

باجاباج با چنین غارخانه‌هایی شکل گرفت. برای جریان هوا بین غارخانه و بیرون سوراخ‌هایی در سقف کنده شد. این سوراخ‌ها را در معماری سنتی آذربایجان و به زبان ترکی «باجا» می‌گفتند. گمان می‌رود «باجاباج» نام خود را از وجود صد‌ها «باجا» در سطح دره گرفته و در روزگار روستاسازی نوین آن نام را نگه داشته است. پایداری زندگی مردم گله‌دار در دره‌یِ زیبا و مناسب زیستن، مردم را به ساخت خانه‌هایی روی زمین رهگشا شد. پیدایش ساختِ خانه‌های روی زمین در سراسر «خاورزمین» با دیوارهایِ چینه‌ساز و سپس خشت خام و بام‌هایی با الوارِ چوبی و پوشال و پوشش کاه‌گل در باجاباج هم انجام شد و مردم خانه‌های خود را روی زمینی ساختند که در زیر پوسته‌یِ بیرونی‌اش ده‌ها تونل دراز وجود داشت. در زلزله‌یِ بیست و یکم مرداد 1391 این غارخانه‌ها از هم پاشید و بسیاری از خانه‌های روستائیان دچار شکستگی و جابجایی باورنکردنی شد.

*‌‌‌ *‌‌‌ *

روستای زیبایِ «باجاباج» در زلزله در هم ریخت. درهم‌ریختگی خانه‌ها بسیار شگفت‌آور است. اگر زلزله شبا‌نگاه روی می‌داد، بی‌گمان کسی در «باجاباج» زنده نمی‌ماند تا شاهدی بر ادامه‌یِ زندگی در این روستای چشم‌نواز باشد. ویرانی باجاباج سخت دلگیر است. خانه‌ها از بلندیِ تپه به پایین پرتاب شده‌اند.  خانه به خانه کوبیده شده و آوار بر آوار فرو غلتیده است. پشته‌های قوطی شکل و زرد شده‌یِ یونجه از پشت بام‌ها فرو ریخته و به زیر خاک رفته است. در جاهایی بسته‌های گران‌بهای یونجه دیده می شود و گویی ارابه‌ای چپ شده و بارِ یونجه‌اش در درازای راه کشیده شده است. در کنار روستا »گالاخ‌ها« اغلب سالم مانده‌اند.  گالاخ انباریِ  مخروط شکل (مانند لانه‌یِ موریانه)  به بلندیِ پنج تا  هفت متر که زنان با چیدنِ تپاله‌های دست‌سازِ بیضی شکل  آن را در تابستان درست می‌کنند. تمامِ سطحِ بیرونیِ گالاخ را مانند کاهگل با پهنِ خیس می‌پوشانند. در پایین و چسبیده به زمین دریچه‌یِ کوچکی برای وارد شدن و خارج شدن دارد.  اندرونِ آن را از تپاله‌هایِ جمع‌آوری شده از صحرا، پهن، پشکل و همچنین تپاله‌هایِ دست‌ساز بیضی شکل و کلوخ‌پهن‌هایِ بریده  از کف طویله یا آغل می‌انبارند و در زمستان به عنوانِ سوخت استفاده می‌کنند. اندکی که خالی می‌شود پناهگاه مناسبی برای سگ‌ها در سرمایِ زمستان است. از نظر آوایی و معنا به واژه‌یِ غربیِ collect شباهت دارد. «حمزه‌ الطافی» از میان خرابه سر بلند می‌کند و خانه‌یِ خود را در حاشیه‌یِ یک ویرانیِ بزرگ نشان می‌دهد و منتظر شگفتی شنونده‌ می‌ماند. در دوازدهمین روز پس از زلزله حمزه همچنان خاک را می‌کاود. بدنبال اندک پولی است که از فروش قالی بدست آورده بود و اکنون پول «پیچیده در پارچه‌ای» زیر خاک گم شده است. سمت چپ خانه‌یِ «حمزه الطافی» فرو ریختگی درازی دیده می‌شود. آنجا یکی از آن «غارخانه‌ها» بوده که حمزه از آن به عنوان آغل گوسفندان استفاده می‌کرده است. شکستگی زمین اتاق دوطبقه‌ی حمزه را به دل زمین فرو برده است. پَرتابشِ آوار خانه گالاخ خانواده‌یِ حمزه را هم در هم شکسته است.

پایین‌تر از خانه‌یِ حمزه و آن سمت گذرگاه میانی روستای باجاباج خانه‌یِ نوسازی به پهلو خمیده و به تیرآهنی زنگ زده تکیه داده است. خانه‌یِ «یوسف جهانگیری» و «رقیه قویدل» است. فقر و ناداری همچون بارانی از شمایل خانه فرو می‌بارد. مصالح، روش ساختن دیوار و وسایلِ پخش‌شده‌یِ پیرامون خانه آشکارگی فقر است. یوسف و رقیه، سخت‌کوش و پایدار در کار، خودشان دیوار حیاط را با سنگ و ملاطِ آهک و بتن یک متر بالا آورده‌اند و نیمه‌تمام رها کرده‌اند. نزدیک‌تر به خانه‌یِ آن دو، اتاقی نیمه فروریخته با دری باز دیده می‌شود. زنی سرگرم پختن نان بوده که زلزله زمین را لرزانده و زن گریخته و دیگر بر نگشته است. تنور سرد شده و در گوشه‌یِ جنوب تنور یازده نان روی هم چیده شده‌اند. خاکِ پوده‌یِ سقف نا‌نها را پوشانده و تنها لبه‌یِ برشته‌یِ نان‌ها دیده می‌شود. رنگِ نان‌ها به پریدگی مردی است که چند خانه آن سوتر در میان خاک و الوار چوبی خرابی را می‌کاود. مرد «عبدالله دربان» نام دارد.

«عبدالله دربان» میز تلویزیون کوچکی را روی تلی از خاک گذاشته، چند جلد کتاب دینی از زیر خاک در آورده و روی میز تلویزیون چیده است. ماسکی دهن و بینی مرد را پوشانده و رنگ لباسهایش دیده نمی‌شود، پوشیده از خاک است. عبدالله دربان «مداح» روستاست. با وسواسی حیرت‌انگیز در این ویرانی بزرگ چند بشقاب چینی سالم و شکستگی بشقاب‌های زیادی را گوشه‌ای از تل خاک گذاشته است. آنها جهیزیه دخترش بوده‌اند که چنان در هم شکسته‌اند. خانه، طویله‌ها، انبار و تمام وسایل زندگی از بین رفته، اما از شکستن جهیزیه‌یِ دخترش سخت اندوهگین است. ظرف‌ها را دختر خودش از ورزقان و تبریز انتخاب کرده بود.

در سویی یک بیل مکانیکی در میان ویرانه‌ها می‌غرد و خاک را جابجا می‌کند. ماشین را یک شرکت مهندسی از ارومیه آورده تا کمکی به روستاییان بی‌خانمان باشد. تیغه‌یِ بیل مکانیکی فرشی را تکه‌تکه کرده و در میان خاک‌ها رها کرده است. تکه‌های کوچک فرشی رنگ خاک بخود گرفته‌اند. چشمان مردی به لبه‌یِ بیل بزرگ دوخته شده تا شاید پس‌انداز یک عمر کار خود و خانواده‌اش را در میان خاک داخل بیل پیدا کند. در روستای باجاباج یادمان‌های تاریخِ درازدامن زندگی بشر روی خاک در آنی به خاک تبدیل شده است. ناله‌های زنی نشسته بر خاک دمادم با باد کوهستانی و در میان غرش ماشین و صدای گاهگاهی آدمیان شنیده می‌شود. 


ادامه مطلب
[+] نوشته شده توسط بير خوجالي در دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:, در ساعت 11:27 | |
مردم ارسباران این‌بار از سرما می‌لرزند

مردم ارسباران این‌بار از سرما می‌لرزند

ساکنان چادرهای سفید در مناطق زلزله‌زده ورزقان، اهر و خواجه شبهای سردی را همراه با لرزه‌های سرما و پس‌لرزه‌ها می‌گذرانند، اما سوز این سرما به علت کوهستانی بودن به زودی به روزها نیز منتقل خواهد شد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

به دنبال زلزله بیست‌و‌یکم مرداد در مناطق خواجه (هریس)، ورزقان و اهر(ارسباران) و پس از یک‌هزار و750 پس‌لرزه که 300‌مورد آن بالای سه ریشتر بوده و تقریباً لرزیدن در این منطقه دیگر عادی شده، اما امروز مردم این مناطق از سرما می‌لرزند.
 
به گزارش سرویس اجتماعی «انتخاب» ؛ ساکنان چادرهای سفید در مناطق زلزله‌زده ورزقان، اهر و خواجه شبهای سردی را همراه با لرزه‌های سرما و پس‌لرزه‌ها می‌گذرانند، اما سوز این سرما به علت کوهستانی بودن به زودی به روزها نیز منتقل خواهد شد.

مسؤولان کشوری و استانی در حالی از ساخت مسکن مستحکم برای آسیب‌دیدگان در هفته‌های اول بعد از زلزله 2/6ریشتری در مناطق آذربایجان‌شرقی خبر داده بودند که 10‌روز از این وعده سپری شده و تنها 50‌روز از این فرجه باقی مانده است.

با توجه به مشاهدات و همچنین روند کار به نظر می‌رسد باید به فکر شبهای سرد و به زودی روزهای سرد ورزقان، هریس و اهر باشیم.


مدیرکل هواشناسی آذربایجان‌شرقی نیز وجود این سرما در مناطق زلزله‌زده را تأیید کرد و گفت: هم‌اکنون شبها در مناطق اهر، هریس و ورزقان کمتر از هشت درجه است که براساس استانداردهای موجود اگر درجه هوا از 12‌کمتر باشد باید به فکر وسایل گرمایشی بود.

امیر شاهرخ حسنعلی‌زاده نسبت به سردتر شدن هوا از 15‌شهریور به بعد هشدار داد و تصریح کرد: از 15‌شهریور هوا به سمت هوای پاییزی سوق پیدا می‌کند که باید به فکر گرمایش و یا سکونت مطمئن برای زلزله‌زدگان بود.

وی اضافه کرد: از دوشنبه هفته آینده سیستم باران‌زا وارد منطقه می‌شود که این امر باعث تشدید مشکلات زلزله‌زدگان می‌شود.


حسنعلی‌زاده در عین حال به زیر صفر رسیدن دمای هوا و انتقال سرمای شب به روزها را به پنجم آبان به بعد موکول کرد و گفت: از پنجم تا یازدهم آبان سرما بر منطقه رخنه خواهد کرد. امید است مسؤولان هر چه زودتر برای تسریع در ساخت مسکن زلزله‌زدگان چاره‌ای اندیشیده و نگذارند این‌بار نیز سوژه‌ای دیگر برای بهره‌برداری سیاسی در دستان دشمنان این مرز پرگهر قرار گیرد.

همایش «مهر ایران، مرهم آذربایجان»

استاندار آذربایجان شرقی تأکید کرد: همایش ملی «مهر ایران، مرهم آذربایجان» با حضور سه هزار خیر برای بازسازی و عمران مناطق زلزله‌زده آذربایجان‌شرقی 25 شهریور در تالار وزارت کشور برگزار می‌شود.

احمد علیرضابیگی با اشاره به گردهمایی خیران برای بازسازی مناطق زلزله‌زده در روز 25 شهریور، مشارکت خیرین برای بازسازی این مناطق را ضروری دانست و اظهار داشت: همایش گلریزان فرصت بسیار مغتنمی است تا خیرین و ایرانیان مقیم خارج از کشور کمکهای خود را به مردم آسیب‌دیده آذربایجان برسانند و این همایش می‌تواند به بهترین شکل این کمکها را جذب و هدایت کند.
[+] نوشته شده توسط بير خوجالي در دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:, در ساعت 11:27 | |
اشکی برای مردم بی‌پناه و زلزله‌ زده‌یِ آذربایجان

اشکی برای مردم بی‌پناه و زلزله‌ زده‌یِ آذربایجان

   زمین‌لرزه «ورزقان، اهر و هریس» در روز شنبه 21 مرداد 1391 چهل هزار انسان روستانشین را بی‌خانمان و دام‌هایشان را بی‌حصارکرد. این مردم روستانشین زندگی ساده‌یِ خویش را با اندک درآمدی از کشت و کار و دامداری به پیش می‌بردند. آنها در تقسیم دارایی هنگفت سرزمین ایران در گوشه‌ای دور افتاده و بدور از هیاهوی گیج‌کننده‌یِ مدرنیته مانده بودند. روستانشینان «ورزقان، اهر، هریس» و هزاران جای دیگر ایران به دلیل مکانی نتوانسته بودند در رقابتِ بی‌پایانِ شهرنشینان برای گردآوری پول شرکت کنند. آنها به زمین‌های کوچک، کشت و کار خویش و چند دام دل بسته بودند و در خانه‌هایی با دیوارهایِ چینه‌ساز، خشت‌ساز و سنگ‌چین با سقفی از الوار چوبی و پوشال و با پوششی از کاه‌گل زندگی می‌کردند. در خانه‌های کوچک خود باورهای ساده و امیدهای کوچکی را پرورش می‌دادند.

بسیاری از جوان‌سالها به شهرها کوچ می‌کردند و روستا آهسته‌آهسته کوچکتر می‌شد، اما همچنان نفس می‌کشید. دختران با جامه‌یِ سپیدِ عروسی به خانه‌یِ جوان‌مردان دیگر می‌رفتند تا زندگی روستانشینی پایدار بماند. محصول فراوان، تولد فرزند و بازگشت سفرکرده‌ای سبب شادی همگانی می‌شد. شادی‌های کوچک در میان مردم تقسیم می‌شد. حسرت‌های فراوان نسبت به کوچ‌های انجام نیافته و خریدهای نکرده در گفتار مردم تکرار می‌شد. ناتوانی از دگرگونیِ زندگی و یا ناتوانی از کوچ، آنها را به «باور به تقدیر» ناگزیر می‌کرد. زندگی در روستا جاری می‌شد و همچنان جاری می‌شود و مکان و زمان هم در کشاکش دیالکتیک خویش زندگی روستانشینان را دگرگون می‌کند:

در گذرگاه زمان، باد و باران پوششِ کاه‌گلِ خانه‌ها را جابجا  می‌کند، و روستانشینان پوششی از کاه‌گل بر خانه‌هایشان می‌افزایند. بدین سان، پس از سالها پشت‌بام خانه‌ها بسیار سنگین می‌شود و الوارهای چوبیِ سقف‌ها آرام‌آرام می پوسد و ناتوان می‌گردد. مرد روستایی سال به سال چشمی به آسمان و چشمی به خاک دارد تا محصول گندم، عدس، یونجه و میوه‌ی باغ‌ها بیشتر از مصرفِ سالیانه‌اش شود و او با فروش اضافه‌محصول بتواند سقف را نو کند، بام را کاه‌گلی تازه به‌پوشاند، پنجره‌ای به اتاقش نصب کند و شاید دروازه‌یِ حیاطش را عوض کند. خشک‌سالی‌های پیاپی رویاهای ساده‌یِ مرد و زن روستا را در خاکِ داغِ دشت و کوه دفن می‌کند و روستانشین به باور معجزه دلبسته می‌شود. معجزه در شکل ویرانگرش بر روستانشین پدیدار می‌شود.

مردان و زنان روستاهای ورزقان، هریس و اهر در حال چیدن بوته‌های کوتاه گندم و یا عدس با داس هستند که زمین به لرزه در می‌آید. هنگامی که زمین از لرزش باز می‌ایستد و پای کشاورز بر زمین سخت استوار میگردد، نگاهی به روستایش می‌افکند: روستا خاک شده و تنِ سنگینش با باد به آسمانِ ناشناخته‌ای کشیده می‌شود.

*   *   *

    روستای «شال‌لی» در سر راه خوجا (خواجه) به ورزقان است. روستای «شال‌لی» پیش از شنبه بیست‌و یکم مرداد بیست خانوار داشت، اما در روز دوشنبه بیست و سوم مرداد هیچ خانواری ندارد. هر سو، پشته‌پشته کلوخ، خشت‌خشت دیوار فرو ریخته دیده می‌شود و از میان این ویرانی بزرگ نوکِ الوارهای چوبیِ تیره‌رنگ بدر آمده و بسوی آسمان نشانه رفته است. زنی هفتاد ساله شاید بنام «زهرا سلطان حسن زاده» در میان ویرانی ایستاده و با رسیده‌گان صحبت می‌کند.


ادامه مطلب
[+] نوشته شده توسط بير خوجالي در دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:, در ساعت 11:24 | |
زلزله

هارا دئییم،

           کیمه دئییم دردیمی؟!

بورویوبدو کده­ر منی،

                           غم منی..

عزیزلریم،

           جان-جیه­ریم یوخ اولوب

چولقاییبدی مصیبت،

                       ماتم منی...

هارا دئییم،

             کیمه دئییم دردیمی؟!

اوروجومو گؤزیاشیملا آچدیم من!

اوباشدانا

         ائوده

               دوران اولمادی..

دامیمیز تک تیتره­دیم من،

                            اوچدوم من!..

هارا دئییم،

            کیمه دئییم دردیمی؟!

بیر آندا

         یوخ اولدوم واردان..

                                 های.. هارای...

غریبه دونیایا

             غریب کسیلدیم

اوزولدوم یولداشدان،

                        یاردان..

                                  های.. هارای...

هارا دئییم،

                 کیمه دئییم دردیمی؟!

کئشگه من ده

               بیر خارجی اولسایدیم!..

بوغولمازدی

              آه و ناله­م

                          سکوتدا،

درد الیندن

             دونیایا های سالسایدیم...

هارا دئییم،

             کیمه دئییم دردیمی؟!

کئشگه جان وئرسه­یدیم عرب اؤلکه­ده!..

یوخ...

       اؤزومده گؤردویوم بو بخت ایله

سوریه­ده غریبلردیم بلکه ده...

اکبر حمیدی علیار

[+] نوشته شده توسط بير خوجالي در سه شنبه 7 شهريور 1391برچسب:, در ساعت 21:9 | |
قویون آغلی ییم

قویون آغلی ییم

قویون بیر بالا باش هوروکلی قیزاولوم
جوان اولن گوزل آناما آغلی ییم

قویون بیر بالا دوزلی اوغلان اولوم
غیرتلی همت لی آتاما آغلی ییم

قویون بیر وفالی قارداش اولوم
توپراخدا یاتان گوزل باجیما آغلی ییم

قویون بیر سینیخ قانات باجی اولوم
ایستکلی غیرتلی قارداشا آغلی ییم

قویون بیر داغلارقازان فرهاد اولوم
شیرین دیل لی اوجا بویلی یارا آغلی ییم

قویون بیر قاشی سورمه لی گلین اولوم
توپراخدا حجله باغلیان فرهادا آغلی ییم

قویون بیر ئورگی یانمیش آنا اولوم
سوت دن دویمامیش اولن بالاما آغلی ییم

قویون بیر بیگ آرزی سیندا آتا اولوم
قیرخی چیخمامیش اوغلوما آغلی ییم

قویون آغلی ییم

قویون بیر تاریخ لر یازان ایرانلی اولوم
آذربایجا نا گلن درده آغلی ییم

قویون بیر درد تانیان اینسان اولوم
اهرده هریس ده ورزقاندا اینسانا آغلی ییم

قویون آغلی ییم

علی اصغر احتشامی راد

[+] نوشته شده توسط بير خوجالي در سه شنبه 7 شهريور 1391برچسب:, در ساعت 21:1 | |
چند رجه‌ی ریش‌تر از چند درجه‌ی ریشتر

۱- چند زلزله‌ی بزرگِ کشورم را از نزدیک دیده‌ام. به جز این زلزله‌ی آخری، معمولا در ساعاتِ طلایی امداد و نجات، به محلِ زلزله رفته‌ام. به جرات باید بگویم در ادوارِ مختلفِ سیاسی، هیچ‌گاه هم‌دلیِ حقیقی و کارِ واقعی را از گروه‌های تندروِ سیاسی در هیچ زلزله و سانحه‌ای ندیده‌ام. متحصنانِ پیمانی، عدالت‌طلبانِ ادواری و آزادی‌خواهانِ فصلی، هیچ‌کدام در امدادِ هیچ سانحه و زلزله‌ای نقشِ جدی نداشته‌اند؛ پس زلزله، یک مساله‌ی سیاسی نیست.

می‌توان به صورتِ جدی ابداعِ احتمال کرد که محتوای رفتارهای سیاسی در وقوعِ زلزله و به خشم آوردنِ طبیعت نقش داشته باشد، اما پس از وقوعِ زلزله سیاست‌کاران کم‌ترین نقش را دارند، ولو در حدِ پیامِ تسلیت! زلزله، یک پدیده‌ی سیاسی نیست.

۲- به همان قاعده که از دخالتِ نیروهای نظامی در مسائلِ اقتصادی یا سیاسی یا فرهنگی مکدر می‌شوم، به همان قاعده نیز معتقدم که مدیریتِ یک زلزله، بایستی در اختیار نیروی نظامی باشد. زلزله، پدیده‌ای سیاسی نیست، اما قطعا خودش و تبعات‌ش جزوِ مسائلِ بحرانی است. نیروی نظامی قابلیت توسعه‌ی برخالی(فرکتالی) دارد و می‌تواند به سرعت خودش را در مقیاس‌های متفاوت بازتولید کند. بدوِ ورود به یک منطقه‌ی زلزله‌زده، بسته به فاصله با یک ستادِ امدادیِ مثلا هلالِ احمر، نحوه‌ی کمک‌رسانی متفاوت است. به زبانِ دقیق‌تر، کمک‌رسانی با عکسِ مجذورِ فاصله از ستاد، نسبت مستقیم دارد. یعنی اگر فاصله‌ی شما از ستادِ امدادی دوبرابر شود، امکاناتِ تخصیصی به شما، یک چهارم خواهد شد! نیروی نظامی می‌تواند با بازتولیدِ خود، و با استفاده از رده‌های انسانی، به سرعت تعداد این ستادها را با وظایفِ مشخص، به صورتِ تصاعدی افزایش دهد. (۳۰ ساعت پس از زلزله‌ی بم در حالی که اطرافِ ستادِ مرکزی هلال احمر، هر خانوار چند چادر داشت، هنوز گروه‌های امدادی به قسمت‌هایی از منطقه‌ی بروات سرکشی نکرده بودند.)


ادامه مطلب
[+] نوشته شده توسط بير خوجالي در سه شنبه 7 شهريور 1391برچسب:, در ساعت 21:1 | |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 10 صفحه بعد

درباره وبلاگ

شما ممکن است بتوانید گلی را زیرپا لگدمال کنید، اما محال است بتوانید عطرآن را درفضا محو کنید.
آرشيو
بهمن 1391
دی 1391
آذر 1391
آبان 1391
مهر 1391
شهريور 1391
مرداد 1391
تير 1391
ارديبهشت 1391
فروردين 1391
اسفند 1390
بهمن 1390
آمار
روز بخير كاربر مهمان!
آمار بازديدها:
افراد آنلاين:
تعداد بازديدها:

مدير سایت :
بير خوجالي
لينكستان
ردیاب خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان خبرها ومطالبي از منطقه خواجه و آدرس khajehnews.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

وبلاگ دهی LoxBlog.Com


لينكدوني

به علوم اجتماعی خواجه خوش آمدید
كتابخانه عمومي خواجه
همیشه در نقطه آغاز باشید
حمل ماینر از چین به ایران
حمل از چین
پاسور طلا
الوقلیون

آرشيو پيوندهاي روزانه


CopyRight| 2009 , khajehnews.LoxBlog.com , All Rights Reserved
Powered By Blogfa | Template By: LoxBlog.Com